سرآغاز: زنان و سیاست تحول‌خواه در ایران  (©پس‌زمینه)

[print_link]

/سرآغاز | زمان مطالعه: 11 دقیقه

زنان و سیاست تحول‌خواه در ایران

سردبیری، آذر ۱۴۰۳

Background photo by Aidin Bagheri ©

زنان و سیاست تحول‌خواه در ایران

/سرآغاز، جلد ۱، شماره ۳

ISSN 2818-9434

با جنبش زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ توجه صاحب‌نظران و محققان زیادی به نقش جنبش‌های‌ فمینیستی و تعامل آنها با انقلاب‌ها و اعتراضات تحول‌خواهی که در ایران و کشورهای منطقه رخ می‌دهند جلب شده است. مقالات متعددی که در نشریات آکادمیک و رسانه‌های تخصصی بین‌المللی درباره این جنبش منتشر شده شاهد این مدعا است. اخیراً هم سه کتاب به انگلیسی به قلم فرهاد خسروخاور (۲۰۲۴)، پاملا کریمی (۲۰۲۴)، و آرش عزیزی (۲۰۲۴)، و یک مجموعه مقاله به قلم مالا هلاسا (۲۰۲۳) درباره این جنبش منتشر شده است. احتمالاً‌ پژوهش‌های بیشتری هم دراین باره در راه است. این شماره از مجلهٔ مرور ایرانشناسی در جهان به معرفی و مرور این تألیفات اختصاص یافته تا ضمن قدردانی از زحمات محققان و مؤلفان، درباره مدعاها و مجادلات جاری در این خصوص بیشتر تأمل کند و از این راه به تحقیقات آینده در این زمینه یاری رساند. منظور از«سیاست تحول‌خواه» در این شماره نوعی سیاست‌ورزیِ جمعی‌ است که با خواست تغییرات بنیادی همراه است و معترضان با اقدامات جمعی خود، ازجمله تحصن، اعتصاب، و تظاهرات نهادهای قدرت را به‌ چالش می‌کشند. مبارزه برای برابری زنان در حکومت‌هایی که قدرت سیاسی با روابط قدرت پدرسالارانه و مردسالارانه درهم تنیده است به‌ناگزیر در زمرهٔ «سیاست تحول‌خواه» است حتی اگر بنابه ماهیت خود به آزادی‌ در حریم فردی مربوط باشد، و نه مثلاً به آزادی از ستم طبقاتی یا استعماری که اساس «سیاست مبارزه‌جویانه» است.(تارو، ۲۰۱۵)

دامنه مقالاتِ آکادمیکی که درباره جنبش «زن زندگی آزادی» نوشته شده، برخلاف کتاب‌های موجود درباره آن، بسیار گسترده است اما تعداد محدودی از آنها در این شماره مرور خواهند شد و بسیاری از مقالات مهم از دایره این بررسی بیرون می‌مانند. تا آغاز ۲۰۲۵ حدود ۴۰ مقاله‌ در مجلات انگلیسی‌زبانِ آکادمیک (متکی به روش همتاخوانی) درباره این اعتراضات منتشرشده‌ که برخی از آنها، ازجمله مقالاتِ بیات (۲۰۲۳)، آفاری و اندرسن (۲۰۲۳)، خاتم ( ۲۰۲۳)، و صادقی بروجردی (۲۰۲۳) را می‌توان به دلیل ارجاع بالا (بیش‌ از ۳۰ ارجاع) [1] پرخواننده دانست و برخی هم به فارسی ترجمه شده‌اند. از تعداد مقالات آکادمیک فارسی اطلاعی نداریم اما تعدادی از آنها در مروری که فردوس شیخ‌الاسلام برای این شماره انجام داده گنجانده شده‌اند.

خواهیم دید که مؤلفان این آثار که اعتراضات را از منظرهای متفاوتی تحلیل کرده‌اند بر چند پرسش اساسی تمرکز دارند. یکی از پرسش‌های کلیدی چرایی و چگونگیِ فراروی این اعتراضات از نفی حجاب اجباری به نفی جمهوری اسلامی است. پرسش دیگر به بررسی توان و بالقوه‌گی تحول‌آفرین اعتراضات از منظر نظریه‌های جنبش‌های اجتماعی و فمینیستی می‌پردازد و در این مسیر به تبعیضات فرهنگی و اجتماعی-اقتصادی، تنوع گروه‌های اجتماعی بسیج‌شده، نحوه کنشگری، همکاری، هماهنگی و رهبری در جغرافیاها و جمعیت‌های معترض، و اراده و توان حکومت در سرکوب توجه دارد. در پرسش سوم، مطالعات معطوف به تحلیل بدیل‌ها و آینده‌‌نگری‌های متفاوتی است که بازیگران میدانی، حامیان آنها در دیاسپورای ایرانی، و قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای حامی به میان آورده و برای هژمونی آنها تلاش کرده‌اند.

نویسندگانی از رشته‌های متفاوت علوم اجتماعی و تعلق خاطر به سنت‌های فکری متفاوت این جنبش را بررسی کرده و پاسخ‌هایی برای این پرسش‌ها تدارک کرده‌اند‌. دو دسته از تألیفات اصلی، شامل مطالعات فمینیستی و جنبش‌های اجتماعی، رویکردی تحلیلی کلان و تاریخی اتخاذ کرده‌اند، درحالی‌که گروه سومی از پژوهشگران که از رشته‌های گوناگونی هم هستند بر ابعاد خاصی از اعتراضات تمرکز دارند. مطالعات فمینیستی تبعیض جنسیتی و مقاومت مستمر زنان را به‌عنوان عناصر محوری سیاست تحول‌خواهانه در جمهوری اسلامی ایران مورد تأکید قرار می‌دهند. جنبش زن، زندگی، آزادی در این چارچوب به‌عنوان تداوم نخستین اعتراضات زنان علیه حجاب اجباری در اسفند ۱۳۵۷ درک می‌شود. این مطالعات شامل تحلیل‌های تاریخی و جامعه‌شناختی (تفسیری، ۱۴۰۱؛ صادقی، ۱۴۰۱، ۲۰۲۳؛ توحیدی، ۲۰۲۳؛ آفاری و اندرسون، ۲۰۲۳؛ احمدی خراسانی، ۱۴۰۳؛ حبیبی، ۱۴۰۳) و همچنین مردم‌نگاری درباره ظرفیت اعتراضات خیابانی از منظر رهایی‌بخشی بدنمند است (ال، ۱۴۰۱؛ کامل، ۱۴۰۳). این دو حوزه پژوهشی یکدیگر را تکمیل می‌کنند، چرا که تحلیل‌های تاریخی از عاملیت زنان در اعمال کنترل بر بدن‌هایشان با مطالعات مربوط به لحظات گسست و ماهیت رهایی‌بخش و انقلابی اعتراضات تلاقی پیدا می‌کنند.

پژوهشگران جنبش‌های اجتماعی غالباً جنبش زن، زندگی، آزادی را به‌عنوان مقطعی بحرانی ناشی از تلاقی بحران‌های اقتصادی و اجتماعی تفسیر می‌کنند، بحرانی که از کاهش منابع اقتصادی، ظرفیت دیوانسالاری، و مشروعیت عمومی جمهوری اسلامی نشأت گرفته است. گسترش سریع این جنبش بازتابی از یک دهه تظاهرات مسالمت‌آمیز و شورش‌ گروه‌های متفاوت است که همگی با سرکوب شدید مواجه شدند.

برای تبیین این بزنگاه، خسروخاور (۲۰۲۴) بر گذار از حکومتی دینی به رژیمی تمامیت‌خواه تأکید دارد، بیات (۱۴۰۱، ۲۰۲۴) پدیده استعمار زندگی روزمره را بررسی می‌کند، و سعید مدنی (۱۴۰۱) از مفهوم جامعه جنبشی استفاده می‌کند.

هم‌زمان با طرح دوباره‌ بحث «انقلاب» در بستر اعتراضات، پیوند دادن جنبش‌ها و شورش‌های دهه ۱۳۹۰ به‌عنوان چرخه‌هایی از یک جنبش رشدیابنده که در جنبش زن، زندگی، آزادی به اوج خود رسیده، به چارچوب تحلیلی رایجی تبدیل شده است. همه نویسندگان کم‌و‌بیش بخش‌هایی از مقاله یا فصولی از کتاب خود را به اعتراضات سایر گروه‌ها، ازجمله معترضان کرد و بلوچ و سایر اقلیت‌ها یا شورش‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ اختصاص داده‌اند اما چارچوب‌های لازم برای تحلیل این همبستگی و بازخوانی اعتلایی اعتراضات سال‌های اخیر هنوز توسعه‌نیافته است. کتاب آرش عزیزی (۲۰۲۴) که هشت فصل از آن به گروه‌های دیگر کنشگران مدنی و اجتماعی به غیر از زنان اختصاص یافته نمونه‌ای از این «همبستگی فرضی» را به دست می‌دهد. صادقی بروجردی (۲۰۲۳) از تلاقی چهار بحران‌ِ (کنترل جنسیت و بازتولید اجتماعی، تضاد مرکز -حاشیه، شکست پروژه اصلاحات و دموکراسی دینی، و بحران نئولیبرالیسم اقتدارگرا) در جنبش بحث می‌کند اما نحوه تلاقی این بحران‌ها و تأثیرگذاری هریک به مطالعات بعدی موکول شده است. بسیاری از مقالات اصولاً بحثی درباره کنشگران و معترضان ندارند و به تحلیل عوامل و ساختارهای محرک جنبش اکتفا کرده‌اند.

به‌کارگیری مفهوم «جنبش انقلابی» در توصیف این جنبش با انتقاداتی از سوی پژوهشگرانی همچون سعید مدنی (۱۴۰۱)، جامعه‌شناس جنبش‌های اجتماعی مقیم ایران، مواجه شده است. او استدلال می‌کند که توانایی حکومت در سرکوب یک جنبش افقی و بدون رهبری، مانعی اساسی در مسیر انقلابی‌ شدن آن است. این نقد مباحثی را درباره‌ مفهوم انقلاب، ماهیت انقلاب‌های ناکام یا ناتمام، و اهمیت مطالعه‌ ضدانقلاب در تحلیل جنبش‌های انقلابی برانگیخته است. مؤلفان فمینیست دیدگاه‌های متفاوتی درباره‌ انقلابی نامیدن این اعتراضات دارند. برخی با این تعبیر همدل‌اند و بر چالش‌هایی تمرکز می‌کنند که مانع دستیابی جنبش به اهدافش به شیوه اصلاحی می‌شود (آفاری و اندرسون، ۲۰۲۳؛ توحیدی، ۲۰۲۳)، درحالی‌که برخی دیگر استدلال می‌کنند که این جنبش با کنش‌های مبتنی بر نافرمانی، از پایین در حال خلق نوعی نظم اجتماعی بدیل است. (صادقی و شهدایی، ۲۰۲۴) سرانجام باید گفت گروه دیگری از فمینیست‌ها با کاربرد مفهوم انقلاب در این جنبش مخالفند و آن را «بارگذاری زیاده ‌از حد» بر جنبش و دستاوردهای عملی آن تلقی می‌کنند. (تفسیری، ۱۴۰۱؛ احمدی خراسانی، ۱۴۰۲؛ فیروزه کاشانی، ۲۰۲۳)

گروه سوم نویسندگانی هستند که جنبه‌های خاصی از جنبش را بررسی کرده‌اند، نظیر هنر اعتراضی، کنشگری اقوام، پلیس و نیروهای سرکوب، و نقش دیاسپورا و اختلافات داخلی در جنبش. این رویکرد امکان درک دقیق‌تری از پوپایی‌های جاری در جنبش را فراهم می‌آورد و به روشن شدن عناصر متنوعی که در شکل‌گیری چشم‌انداز کلی اعتراضات نقش دارند کمک می‌کند. از میان این نویسندگان تألیفات کریمی (۲۰۲۴)، خاتم (۲۰۲۳)، علی‌بخشی (۱۴۰۱)، و امیریان (۱۴۰۲) در این شماره بررسی شده‌اند. کتاب کریمی با تمرکز بر کنشگری هنرمندان نقش هنر کنشگر را در جنبش بررسی می‌کند. مقاله خاتم با تأکید بر ویژگی‌های این جنبش به‌مثابه جنبش جوانان که از گستردگی جغرافیایی قابل توجهی برخوردار بوده، موانع و محدودیت‌های فراروی این جنبش به جنبش انقلابی را به بحث می‌گذارد. علی بخشی و امیریان هم در مقالات خود به واکاوی چالش‌هایی می‌پردازنند که در نتیجه تضاد خواسته‌های اپوزیسیون مدعی رهبری با خواسته‌های فعالان داخلی و مستهلک شدن نیروی کنشگران در نوسان از یک‌سوی افراط به سوی دیگر بوجود آمده است.

مقالات مهم دیگری در زمره مقالات گروه سوم‌اند که گرچه با تحلیل موضوعات خاص به فهم ما از جنبش یاری کرده‌اند، در شمول مرورهای این شماره نیستند. از جمله مقاله مهم عالم‌زاده (۲۰۲۳آ) نقش پلیس و نهادهای نظامی در سرکوب و مقاله محمدپور (۲۰۲۴) کنشگری کردها و بلوچ‌ها را در این جنبش تحلیل کرده‌‌اند. کتاب آزاده کیان (۲۰۲۳) هم شاخص‌های اجتماعی نظیر تغییراتِ آموزش و فعالیت‌های اقتصادی بر زندگی زنان را در استان‌های با جمعیت اکثراً سنی‌مذهب بررسی می‌کند و تأثیر آنها را بر درخواست‌های آنان برای برابری به بحث می‌گذارد. اریک لوب (۲۰۲۴) حکومت را عامل امنیتی‌سازیِ این استان‌های مرزی می‌داند که یکی از عوامل خشم زنان و سایر ساکنان آن است. مقاله‌ دیگری از عالم‌زاده (۲۰۲۳ب) وضعیت متناقض‌نمای برپاییِ جنبشی انقلابی را برای دستیابی به زندگی «عادی» (غیرانقلابی)، که در شعارها و ترانه‌های خیابانیِ جنبش منعکس است، تحلیل می‌کند. نقد نیکفر (۱۴۰۳) این مفهوم «عادی» بودن را به‌عنوان امری مسئله‌دار مطرح می‌کند. این دو مقاله، در واقع برداشت‌های متفاوتی از کاربرد این مفهوم در جنبش هستند: به نظر نیکفر گویی معترضان در ایران باور کرده‌اند که نوعی الگوی استاندارد جهانی از زندگی «عادی» وجود دارد و آن را مطالبه می‌کنند و عالم‌زاده معتقد است مفهوم نرمال در بافت و بستر ایران معنای ویژه‌ای دارد.

بسیاری از نویسندگانِ این مطالب درباره موضوع دیاسپورای ایران و رابطه اپوزیسیون با جنبش کندوکاو کرده‌اند، ازجمله بیات این رابطه را «اپوزیسیون در مقابل جنبش» می‌خواند زیرا وضعیتِ اپوزیسیون عملاً به نوعی سبک زندگی و استراتژی بقا تقلیل یافته که از سیاست تهی است. تألیفات دیگری هم هستند که تلاقی منافع ژئوپلتیک غرب و قدرت‌های منطقه‌ای را با جنبش تحلیل می‌کنند. مقاله بلورچی (۲۰۲۳) به چالش‌هایی اشاره می‌کند که در راه مجازات حقوق بشری حکومت‌ها از طریق تحریم نهادهای نظامی دولتی وجود دارد، ازجمله تعارض آن با قوانین مربوط به حفظ احترام به حاکمیت ملی. مقاله بلال همامرا (۲۰۲۴) هم که حمایت فمینیست‌های غربی را از جنبش ژینا و بی‌تفاوتی‌شان را نسبت به وضعیت زنان غزه برجسته می‌کند راه دشوار جنبش را در جلب متحدان طبیعی خود در منطقه نشان می‌دهد. مرور وزوایی (۲۰۲۵) در این شماره تصویری از این دشواری‌ها عرضه می‌کند، درحالی که هودفر (۲۰۲۳) دربحث از منشورنویسی برای خواسته‌های زنان به تلاش‌هایی اشاره می‌کند که برای تقویت همبستگی‌های فمینینستی فراملی در میان فعالان صورت گرفته است. با تصویری که در بالا از سه گروه اصلی تألیفات مربوط به جنبش ارائه شد به معرفی مرورهای این شماره می‌پردازیم.

چهار مرور در بخش علوم اجتماعی در ایران درباره تألیفاتی است که به حوزه فمینیستی و فرهنگی تعلق دارند. آتنا کامل در مرور خود بر کتاب بهار جنبش زنان، اثر نوشین احمدی خراسانی، از کامیابی فمینیست‌ها در برپایی جنبش زنان در دهه‌های هفتاد و هشتاد و ناکامی آنها در تأثیرگذاریِ مؤثر بر معترضان۱۴۰۱ بحث می‌کند. او به کمک مقایسه‌‌ٔ آثار اعطای جایزه صلح نوبل به زنان ایران طی این دو دوره، شانس بهره‌گیری از فرصت‌های جهانی را منوط به وجود کنشگری جمعیِ فمینیستی در داخل می‌داند. مرور نوشین احمدی خراسانی بر فعالیت شهلا لاهیجی و انتشارات روشنگران طی چهار دههٔ گذشته، برای آنها که دنبال شواهدی برای تأثیرات بین‌نسلی و فرهنگی جنبش فمینیستی دههٔ هفتاد و نویسندگان و هنرمندان آن دوره بر دوره‌های بعدی هستند نکات زیادی دربردارد. مرور فردوس شیخ‌الاسلام بر تألیفات ۱۰ نویسنده که مقالات خود را درباره جنبش در مجلات و وب‌سایت‌های ایران منتشر کرده‌اند تنوع پروژه‌های تألیف و تحقیق نویسندگان را نشان می‌دهد و کار دشوار دسته‌بندی مفروضات مشترک و دغدغه‌های متفاوت آنها را به عهده می‌گیرد. آخرین مطلب بخش علوم ‌اجتماعی ایران مرور خواندنی و طنزآمیز فرشته حبیبی درباره وضعیت سانسور مجله زنان امروز است که از به حاشیه رانده شدن سوژه‌گیِ زنان در عرصه رسمی سیاست و انتشار نشریات کاغذی در نتیجه اقتدارگرایی فزاینده در ایران حکایت می‌کند و درعین‌حال نشان‌ می‌دهد ژورنالیسم، به مدد تلاش خبرنگاران زن، هنوز روزنی برای اطلاع‌رسانی و تقویت سیاست‌ورزی تحول‌خواه است.

بخش ایران‌شناسی در جهان حاوی چهار مرور کتاب و یک مرور بر مقالات است. کتاب شورش علیه تئوکراسی: جنبش مهسا و قیام فمینیستی در ایران اثر فرهاد خسروخاور این جنبش را اولین جنبش زنانهٔ ایران می‌خواند که توانسته توده‌های زنان را به میدان آورد. سعید پیوندی در مرور این اثر می‌نویسد خسروخاور رهیافت طبقاتی به تحلیل جنبش را با تحلیل ذهنیت و واکنش هستی‌شناسانهٔ معترضان به حکومت تئوکراتیک درهم تنیده و مطالبه اصلی جنبش را «شادی زیستن» می‌داند. کتاب «زن، هنر، آزادی»: هنرمندان و سیاست خیابانی در ایران، اثر پاملا کریمی، همانطور که نسترن صارمی می‌نویسد، نقش هنرمند-کنشگر را به عنوان «آرتیویسم» در تولید زبان هنری برای اعتراض از طریق ۱۰ کنش هنری بررسی می‌کند. به نوشته صارمی، این کتاب توفیق بزرگی در تحلیل ویژگی‌های هنر اعتراضی این جنبش و پیوند آن با تاریخ هنر اعتراضی ایران دارد اما تفاوت‌ها و واگرایی هنرمندان را در شیوه بازنماییِ جنبش و تخیل درباره آینده آن مورد بررسی قرار نمی‌دهد.

کتاب آرش عزیزی، ایرانیان چه می‌خواهند، جنبش را از منظر ترسیم پویایی سیاسیِ جامعه ایران برای مخاطب عام خارجی روایت کرده است. خاتم کتاب را که حاوی تصویری پانورامیک از تکثر و تنوع سیاست‌ورزیِ گروه‌های متفاوت در ایران است، در تحقق این هدف موفق می‌داند اما کتاب برای خوانندهٔ آشنا با ایران جز در دو فصل که مستقیماً به جنبش زن، زندگی، آزادی می‌پردازد حاوی نکات تازه‌ای نیست. شیما وزوایی از میان نوشته‌های پژوهشگران کشورهای مسلمان درباره جنبش ژینا ۱۰ مقاله را از مجلات محلی و بین‌المللی بررسی می‌کند و نشان می‌دهد برداشت‌های‌ این نویسندگان تا حدی قطبی‌شده است: عده‌ای حامی جنبش و حقوق زنان‌اند و عده‌ای دیگر به دلیل حمایت قدرت‌های بزرگ از جنبش، نسبت به‌ آن ابراز تردید می‌کنند.

آخرین مرور در بخش ایرانشناسی در جهان کتاب نمایندگیِ سیاسیِ زنان در ایران و ترکیه به قلم مونا تجلی است که گذار از سیاست اصلاحی را به سیاست تحول‌خواه در مقایسه ایران و ترکیه و فعالیت‌ها و راهبردهای گروه‌های مذهبی و سکولار زنان فعال ‌نشان می‌دهد، دو کشوری که ظاهراَ مسیر سیاسی عکس هم را طی می‌کنند.

در بخش خاورمیانه و جهان، چند کتاب مهم درباره جنبش‌های زنان و سیاست تحول‌خواه در کشورهای آسیای غربی معرفی می‌شوند که تفاوت قابل‌توجهی را در تلاقی این دو سیاست در کشورهای منطقه نشان می‌دهند. شرین حافظ در کتاب زنان میدان با تکیه بر روش یادآوری خاطره در مصاحبه با زنان معمولی‌ای که در انقلاب مصر شرکت کرده‌اند، شباهت سرکوب تنانه و جنسیتی این زنانی را که از طبقات، فرهنگ‌ها، و نیروهای سیاسی متفاوت آمده‌اند نشان می‌دهد.

کتاب جنیفر هیث و اشرف زاهدی درباره زنان افغانستان ناکامی‌های تحول‌خواهی به کمک جنگ و اشغال خارجی را تحلیل می‌کند، تفاوتی نمی‌کند که این تحول‌خواهی از بالا با اشغال شوروی و همکاری کمونیست‌های محلی سروسامان یابد یا نجات زنان افغانستان از دست طالبان بهانهٔ تهاجم امریکا شود. کتاب مردانه‌ترین دولت: جنسیت، سیاست و مذهب در عربستان سعودی، اثر مضاوی الرشید، نوعی رمزگشایی از نتایج مدرن‌سازی بن‌سلمانی برای زنان است که نشان می‌دهد تحول‌ وهابیت از نوعی جنبش احیای دینی به جنبشی متکی بر ناسیونالیسم دینی بعد از ۱۱ سپتامبر، شبیه ناسیونالیسم سکولار عربی مصر است که از زنان به‌‌منزلهٔ نماد سیاسی بهره‌برداری کرد. کتاب تعدی‌های شایسته کنشگری زنان راست مذهبی در اسرائیل و فلسطین را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد زنانی که در دل جنبش‌های مذهبیِ محافظه‌کار فعالیت می‌کنند و باید از محرمات و احکام دین درباره زنان فراتر ‌روند تا فعال بودن خود را در سیاست، فراتر از«نقش عادی زنانه» توجیه ‌کنند، با چه تناقضاتی دست به‌ گریبان هستند.

مونا تجلی، استاد مهمان دانشگاه استانفورد و دانشیار کالج آگنس اسکات، فاطمه صادقی، پژوهشگر ارشد موسسه رفاه جهانی و محقق قبلی پروژه «تخیّل» با بودجه ERC که به مطالعه چشم انداز تخیلی سیاست اسلام گرایان از بالکان تا بنگال می‌پردازد، و آتنا کامل پژوهشگر مستقل سردبیر مهمان این شماره هستند و تنوع و غنای مطالب تهیه شده مدیون همکاری آنهاست. از سنا زند که اجازه استفاده از نقاشی‌اش را در این شماره به ما داد سپاس‌گزاریم. ما فرارسیدن هشتم مارس، روز جهانی زن را به خوانندگان تبریک می‌گوییم، روزی که از اعتراضاتِ هشتم مارس ۱۳۵۷ به این سو با سیاست تحول‌خواهی زنان ایران گره خورده است.

منابع

ال، ۱۴۰۱. «انقلاب فیگوراتیو زنانه؛ اندرکنش بدن‌ها و تصاویرشان: زنان در آینه تاریخ خود». سایت دیده‌بان آزار، ۶ مهر ۱۴۰۱.
احمدی خراسانی، نوشین. ۱۴۰۲. «دشمن مشترک و آزادی زنان». مجلۀ انکار. مرداد ۱۴۰۲.
امیریان، پدرام. ۱۴۰۲. «ترجیح می‌دهم که نه…!». مجلۀ انکار. فروردین ۱۴۰۲.
بیات، آصف، ۱۴۰۱. «آیا ایران در آستانه انقلاب دیگری است؟». سایت زیتون. اسفند ۱۴۰۱.
——-. ۱۴۰۳. «گفت‌وگوهای زندان و جنبش مهسا، نامه‌ آصف بیات به سعید مدنی». سایت زیتون، فروردین ۱۴۰۳.
——-. ۲۰۲۴. «اپوزیسیون علیه جنبش: آسیب‌شناسی یک بیماری سیاسی». سایت آسو، فوریه ۲۰۲۴.
تفسیری، مهسا، ۱۴۰۱. «جنبش زن، زندگی، آزادی: از همدلی به همگامی و تعمیق». سایت رادیو زمانه. اسفند ۱۴۰۱.
خاتم، اعظم. ۱۴۰۱. «سیاست خیابانی و حجاب در جنبش زن، زندگی، آزادی». سایت نقد اقتصاد سیاسی. آبان ۱۴۰۱.
——-. ۱۴۰۲. «بحران جوانی و خلق فضایی برای خودمختاری». مجلۀ انکار. بهمن ۱۴۰۲.
شیخ‌الاسلام، فردوس. ۳۰۴۱. «مروری بر مقالات جنبش زن، زندگی، آزادی».ایرانشناسی درجهان، ۱(۳): ۲۴
صادقی، فاطمه. ۱۴۰۱. «فروریختن دیوار: خدایی که دیگر بازنمی‌گردد». سایت نقد اقتصاد سیاسی. مهر ۱۴۰۱.
——-. ۱۴۰۱ب. «افق‌های زن، زندگی، آزادی». مجلۀ انکار. دی ۱۴۰۱.
علی‌بخشی، امیرحسین. ۱۴۰۱. «زن-زندگی-آزادی». مجلۀ انکار. دی ۱۴۰۱.
کامل، آتنا، ۳۰۴۱. «ازبهار جنبش زنان تا پسا ژینا». ایرانشناسی درجهان، ۱(۳): ۶۱
نیکفر، محمدرضا، ۱۴۰۳. «نقد سوژه نرمال، آزادی اندیشه». (۱۳): ۴۵-۳۷.
مدنی، سعید، ۱۴۰۱. «صدسال و صدروز». سایت زیتون. بهمن ۱۴.
وزوائی، شیما. ۲۰۲۵. «راندن در مه، درافتادن با “پیچیدگی‌ها”: پژوهشگران کشورهای مسلمان درباره جنبش ژینا چه نوشتند!». ایرانشناسی درجهان، ۱(۳): ۶۶

Alemzadeh, Maryam. 2023a. “Iran protests and patterns of state repression.” Iranian Studies 56 (3): 557-561.

——— 2023b. “Revolutionary Politics of the Normal.” International Journal of Middle East Studies 55 (4): 724-728.

Afary, Janet, and Kevin B. Anderson. 2023. “Woman, life, freedom: The origins of the uprising in Iran.” Dissent, 70 (1): 82-98.

Bayat, Asef. 2023. “Is Iran on the verge of another revolution?” Journal of Democracy, 34 (2): 19-31.

Bolourchi, Neda. 2023. “What’s in a Name? To Call or Not To Call the Revolutionary Guards a Terrorist Organization.” International Journal of Middle East Studies55(4), 729-738.

Fadaee, Simin. 2024. “Woman, life, freedom movement: dynamics of a movement in progress.” Social Movement Studies, 1-6.

Hamamra, Bilal, et al. 2024. “Hair cutting as resistance: Gazan women and the failures of global feminism.” Journal for Cultural Research (1): 1-15.

Hoodfar, Homa, 2023. “Iranian protesters are making demands in charters and bills of rights.” The Conversation, March 16, 2023.

Kashani-Sabet, Firoozeh. 2023. “A Nation in Turmoil, A Field in Crisis: The Upshots of Woman, Life, Freedom.” International Journal of Middle East Studies55(4), 777-785.

Kian, Azadeh. 2023. Rethinking Gender, Ethnicity and Religion in Iran. Bloomsbury Publishing.

Khatam, Azam. 2023. “Mahsa Amini’s killing, state violence, and moral policing in Iran.” Human Geography 16 (3): 299-306.

Khosrokhavar, Farhad, 2024. Revolt Against Theocracy: The Mahsa Movement and the Feminist Uprising in Iran. Polity Press.

———2023. “Social Protests and the Delegitimization of the Islamic Republic.” Freedom of Thought Journal (13): 1-27

Mohammadpour, Ahmad. 2024. “Decolonizing voices from Rojhelat: Gender-othering, ethnic erasure, and the politics of intersectionality in Iran.” Critical Sociology 50 (1): 85-106.

Sadeghi, Fatemeh, and Setareh Shohadaei. 2023. “From Women’s Revolution to Jiyanist Democracy.” Journal of Middle East Women’s Studies, 19 (3): 458-468.

Sadeghi-Boroujerdi, Eskandar. 2023. “Iran’s uprisings for ‘Women, Life, Freedom’: Over-determination, crisis, and the lineages of revolt.” Politics 43 (3): 404-438.

Tarrow, Sidney, 2015. Contentious Politics. Oxford University Press.

Tohidi, Nayereh. 2023. “Iran in a Transformative Process by Woman, Life, Freedom.” Freedom of Thought Journal, 13: 29-57.تعداد ارجاع به

پانوشت‌ها

    • مقالات از سایت گوگل اسکالر در اواخر دسامبر ۲۰۲۴ گرفته شده است.
[print_link]

نظرات بسته شده است.

This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish. پذیرفتن ادامه

Privacy & Cookies Policy